استقلال فردی واجتماعی
استقلال وآزادی عبارت از اختیارفعل ویا ترک فعل را گویند وداشتن حق انجام هرعملی تاحدی که حق دیگران مورد تجاوز قرار نگیرند.
استقلال فردی عبارت ازاختیارات فرد در جامعه ازلحاظ حقوق عمومی است که شامل مصونیت منزل واقامتگاه وآزادی شغل اشتغال به ،حرفه صنعت ،گ تجارت، آزادی شرکت دراجتماعات یا تشکیل انجمن ها واحزاب سیاسی آزادی قلم ومطبوعات میباشد.
استقلال وآزادی اجتماعی عبارت از رعایت حق اجتماعی افراد است که مردم خواهان آن باشند.
آزادی به مفهوم مطلق آن مطلوب هیچ ایدلوژی ومکتبی نیست؛ ولی درمفهوم پذیرفته آن یعنی درحدی که به حقوق وآزادی های دیگران لطمه نزند مورد تأیید ایدلوژی هاست. مهمترین آزادی هایی که دراعلامیه حقوق بشر روی آن تأکید شده عبارت احزاب سیاسی وبرنامه وهدفهای مورد ادعای اکثریت قریب به اتفاق دولتها گنجانیده شده وکشورهای عضوسازمان ملل نیزبه تصویب اعلامیه حقوق بشراسلام که یک دین کامل ،شامل وجامع بوده درتمام عرصه های حیات برای بشردارای برنامه های منظم ومفید میباشد برآزادی واستقلال تأکید داشته وچارچوب معینی را برای آن وضع کرده است که با اجرای آن سعادت دارین نصیب بشریت میگردد.
خداوند(ج) انسان را با اراده آزاد آفریده است وهیچ کس حق ندارد آزادی اراده را از انسان سلب نماید وانسان را برخلاف اراده اش به کاری وا دارد. معنای استقلال فردی همین است که انسان می تواند آزادانه ابراز نظرنموده ازحق آزادی بیان استفاده نماید به اراده واختیار خود شغل قانونی ومشروع انتخاب کند.
آزادی های فردی زنده گی مردم ازتجاوز مصون بماند انسان ها به یک رشته نورم ها ومعیارها ضرورت دارند که صدراین معیارها دین ،اخلاق وقانون حراست ازمنافع ملی است . این معیارها دربعضی عرصه ها ایجاب می کند که افراد آزادی های مطلق فردی را کنار بگذارند وبرای قوام زنده گی اجتماعی تن به حاکمیت قانون بسپارند. آن افراد جامعه که فیض وجدان بیدار برخورد اراستند خود حاکم وقاضی خویش بوده ،دستگاه های حمایت نظم وقانون به تعقیب آنان نمی باشند اما انسانها همه یکسان نیستند وبعضی ها ازغصب حق دیگران لذت می برند وآن قدرحریص وخود خواه می شوند که می خواهند همه چیزهای خوب را برای خود بردارند وهمه دشواری ها ودرد سرها را برای دیگران بگذارندو همین مسأله است که ایجاب پولیس ودیگرتشکیلات امنیتی را می کند.
ابن خلدون دانشمند وجامعه شناس بزرگ دین اسلام می گوید که حکومت ناصالح ظالم و زور را برجامعه حاکم می سازد وآزادی اجتماعی را صدمه می زند. یک حکومت سالم برای هرجامعه یک آیدال است؛ ولی بدبختانه انسان ها بدین آیدال به آسانی نرسیده اند. مسأله استفاده از آزادی های فردی واجتماعی تابع رشد فکری بوده ومربوط به جامعه وتعلیم تربیه افراد نیزمی باشد. تعلیم وتربیه افراد نیز می باشد. تعلیم وتربیه سالم افراد راپیش ازهرچیزبا مکلفیت های قانونی واخلاقی شان آشنا می سازد وبه آنان می فهماند که آزادی های فردی واجتماعی دیگران ازچه قراراست.
رشد درجه آزادی های فردی واجتماعی را هیچ گاه نمی توان ازرشد تعلیم وتنربیه دریک کشور جدا کرد. تحقیق درست آزادی های فردی واجتماعی هنگامی میسرمی شود که افراد ازحقوق وآزادی های همدیگر به طورکامل آگاه باشند واین ممکن نیست؛ مگرازراه توسعه وتعمیم تعلیم تربیه ورشد علمی وعملی افراد جامعه.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر